شعر امروز

به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم

باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم

با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

مُردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سرّی است که باید برِ استاد کشم

سال ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید‌
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

آرامش جادوانه ای باشد و من

بر لب تپش ترانه ای باشد و من
آرامش جادوانه ای باشد و من


از این همه های و هو چه حاصل؟! ای کاش
غوغای کتابخانه ای باشد و من

به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم

باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم

با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم

گفتی که فردای جهان فردای توحید است/ برای عصر امام خمینی

تقویم در تقویم
این فصل ها سرشار باران تو خواهد شد

مجلس به مجلس باز
پیمانه ها، لبریز پیمان تو خواهد شد

هم‌پا

احمد بیاتانی

راه

احمد بیاتانی

هزار نکته بیاموز

احمد بیاتانی

کنار ضبط

سادات ملکی

مباهله

سادات ملکی

خورشید بی‌بدل

عباس همتی

فجر صادق

عباس همتی

خورشید بی‌بدل

عباس همتی

فصل غریبی

یوسف رحیمی

هزار نکته بیاموز

سیدمحمد جواد شرافت

تست

حسن بیاتانی