سید احمد پیشاوری (ادیب پیشاوری)
31 اردیبهشت 1404

در پیش دوست آن چه توانی نیاز کن


ساقی بیا و درگه میخانه باز کن
مطرب تو نیز پرده‌ی مستانه ساز کن

طرز غزل رها کن و حکمت طراز باش 
بشنو ز من حقایق و ترک مجاز کن

چون موسی کلیم ز پستان مام نوش 
شیر و ز شیر دایه‌ی بد احتراز کن

آز و فریب، دشمن ناموس عالمند
نفرین بر این دو دیو به جای مجاز کن...

ناز و نیاز قسمت معشوق و عاشق است
در پیش دوست آن چه توانی نیاز کن

ای مهربان شبان و کشاورزِ برده رنج
غافل مخفت و دیده به شیب و فراز کن

روز و شبان به دشت و بیابان درون، حذر 
بر کشتمند و گلّه و گرگ و گراز کن

پرخون دل از سپهرم و لب بسته از گله
یارب تو نطق بسته‌ام از لطف باز کن 

13
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود