دفتر شعر حوزه، گزیده ای از سروده های شاعران برگزیده حوزوی و عالمان شاعر اشعار این دفتر به انتخاب تحریه سایت شعر حوزه انتخاب می شود
میان هلهله سینه مجال آه نداشتبرای گریه شریکی نبود و چاه نداشتدرست مثل فدک پارهپاره شد جگرششبیه مادر خود حال روبهراه نداشت
ای حامی حقوق بشر انقلاب تومفتاح هر فتوح بُوَد فتح باب توگر فایض الحقوق شود فرد و اجتماعثبت است بر جریدهی حسن الثواب تو
مردِ جوان دارد وصيت مينويسدميگريد و ذکر مصيبت مينويسددنيا براي رحمت او جا نداردآه اين غريب از رفع زحمت مينويسد
فرعون طوس آورده امشب ساحرانش راشايد بيندازد عصاي ميهمانش رامهمان می آید در يد بيضايش آورده ستدرياچهاي از نورهاي بي کرانش را
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟آن که با چاه در این برهه هم آوا ماندهاز پی کیست؟ که چشمان یتیمش اینسانکم فروغ آمده در غربت خود وامانده...
ای فضه لحظه های مناجات را ببینراز و نیاز مادر سادات را ببینروی زمین هرآینه در خانه ی علییک آسمان تجلی آیات را ببین
دل غریب من از گردش زمانه گرفتبه یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفتشبانه بغض گلوگیر من کنار بقیعشکست و دیده ز دل اشک دانه دانه گرفت
تقدیم به علمدار کربلا حضرت العباس علیه السلامچه می شد پیش از آن که کشته بودم باور خود راچهل منزل به روی نیزه می بردم سر خود را
من ماندم و شرارۀ فریاد در گلوبا اشکهای جاری و با بغض بیاماناز این به بعد، پهلوی دنیا شکسته استاز این به بعد، دست به پهلوست آسمان
به سمت شط برو، یک مشک شعر ناب بیاوربرو برای غزل های تشنه، آب بیاورچقدر گَرد نشسته ست روی گُرده ی تاریخبرو سکون جهان را به پیچ و تاب بیاور
نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختمتو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبلکه از سکوت غصه دار حنجرت شناختم
چون علی کو امیری آزادهکه بُوَد دستگیر افتاده؟چون علی کو کسی که در دل شبافتد از پا ز نالۀ یارب؟
بعد رکوع رکعت دوم شهید شددر پیش چشم این همه مردم شهید شدجرمش همین که نان جو می خورد سفره اشاین مرد هم به خاطر گندم شهید شد
آب باعث شد که مردی آب شد پیش همهآبها از شمر گویا اذن میدان داشتندکودکی آرام شد با لایلای تیرهابعد از آن گهوارهها خواب پریشان داشتند