تقدیم به علمدار کربلا حضرت العباس علیه السلام
چه می شد پیش از آن که کشته بودم باور خود را
چهل منزل به روی نیزه می بردم سر خود را
چه خواهد شد خدایا! باغبان در پنجه ی توفان
ببیند آخرین گل از بهار پرپر خود را
نخواهد ماند خالی بعد از این مشک وفا زیرا
به دریا وام دادم بازوی آب آور خود را
جنون برقی زد امشب تا به رنگ آب پاشیدم
کنار دجله پیش از سوختن خاکستر خود را
و عرش از کربلا تصویر کم رنگی است هان! این عشق!
دگر پرواز لازم نیست، برگردان پر خود را