میرزا محمد محیط قمی
1 خرداد 1404

در مدح حضرت امام به حق ناطق، جعفربن محمّدٍ الصادق صلوات الله علیه


در مدح حضرت امام به حق ناطق، جعفربن محمّدٍ الصادق صلوات الله علیه

شهی که شیوه ی درویش پروری داند
رموز سلطنت و سرِّ سروری داند

بقای دولت آن شاه را بشارت باد
که رسم معدلت و دادگستری داند

بمانْد نام انوشیروان ز عدل به جای
خلاف آن که به قادر ستمگری داند

ز تیرِ آه حذر کن که این خدنگ بلا
گذشتن از سپر چرخ چنبری داند

وجود من که از این پیش، تیره خاکی بود
ز فیض عشق کنون کیمیاگری داند

کشد به ساحل مقصود تخته پاره ی تن
به بحر عشق هر آن کاو شناوری داند

به رهگذار طلب هر که پا ز سر نشناخت
قدم زدن به طریق قلندری داند

بلند مرتبه ی فقر درخور آن است
که پشت پای زدن بر توانگری داند

به یُمن مقدم دُردی کشانِ صاف ضمیر
زمین میکده با چرخ، همسری داند

به دفع فتنه ی یأجوج غم ز دل ساقی
به جام بستن سدِّ سکندری داند

دلم ربوده به چوگان طرّه طرّاری
که بردن از مه و خور گوی دلبری داند

نگاه آهوی وحشی خرام کبک دری
تجلّی مَلَک و جلوه ی پری داند

ز حلقه حلقه ی گیسو کُند زره سازی
ز نوک ناوک مژگان زره دَری داند

ز زرّ جعفری اش نقد اعتقاد، بِهْ است
کسی که مذهب و آیین جعفری داند

ششم امام که زَانوار مهر او طبعم
به هفت اخترِ رخشنده برتری داند

ز جعفربن محمّد ولیّ حق ممدی
اگر به ذرّه رسد مهرپروری داند

ز فیض صادق آل محمّد است اگر
«محیط» طرز سخن گفتن دری داند

بهای گوهر والای نغر گفتارم
سخن شناس و هنرسنج و گوهری داند 
 

18
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود