شیخ محمدرضا قمی
29 اردیبهشت 1404

کتیبه ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها

. مرحوم میرزا علی¬اکبر فیض در تذکره‌ی خطی تذکرةالشعرای قم می‌نگارد:
«… با وجود کمالات صوری و معنوی، کمتر به کار شاعری می‌پرداخته و به هنگام تعویض ضریح مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام در زمان ناصرالدین شاه قاجار، قصیده‌ای در ستایش آن حضرت و بارگاه نورانی‌اش می‌سراید که آن را در کتیبه‌ی ضریح مطهر آن حضرت نقش می‌کنند. 
 

یارب این خلد برین یا جنّة المأواستی
یا مگر آرامگاه بضعه‌ی موسا‌ستی

فاطمه، اخت الرضا، سلطان دین کز روی قدر
خاک درگاهش عبیر طرّه‌ی حوراستی

این مهین¬بانو که در برج شرافت، اختری‌ست
نسل پاک و زاده‌ی انسیّة الحوارستی

هر که بگذارد قدم در آستان صحن او
گو منه پا بی‌ادب، کآن سینه‌ی سیناستی

خواندمش عرش معظم، بانگ زد بر من خِرَد
که خطا کردی، بر این افزودی و زآن کاستی

حضرت ناطق به حق، صادق، چنین فرموده‌اند:
که جزای زائر او جنّة المأواستی

مرحبا ای مرز و بوم قم کت از نُه آسمان
قدسیان از شش جهت همواره جبهت ساستی

بخ بخ ای صفّه‌ی همایون به به ای قصر بدیع
ای کت آن یک پلّه این نُه گنبد میناستی

لَوْحَشَ اللَّه! مرحبا! این بارگاه با شکوه
کز شرف برتر از این نُه گنبد خضراستی

مَدرسش با حوض‌ها و سَروهای با صفا
آن بهشت، این آب کوثر، آن دگر طوبا‌ستی

کرسی است این بر فراز عرش یا گلدسته ا‌ست؟
کز بها خود رشگ خورشید جهان آراستی

یارب این گلدسته یا عرش است بر کرسی سوار؟ 
یا که زرّین درگهت رشک دم عیسا‌ستی

نی عجب دریوزه را گر من شدم بر آستان
کِت گدای آستان اسکندر و داراستی

روشنان چرخ، پیش روشنان روضه‌ات
هم چو پیش مهر روشن، تیره جان حرباستی 

مست بوی خاک کوی تو چنان باشد سپهر
کش به نیلی خم تو گویی یک جهان صهباستی

حقّ امّ و اب اگر مانع نبودی، گفتمی:
بر سرایت خادم آدم، خادمه حوّاستی
 

23
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود