از زهد و ریا و لاف دین، استغفار
وز عشق بتان مه جبین استغفار
آن خالق و این گناه و این استغفار
استغفِرُ ربّی از چنین استغفار
::
ای پادشه کون و مکان ادرکنی!
ای طائر عنقای جهان، ادرکنی!
ای باخبر از راز جهان دل من
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
::
می خوردم و سرمست فتادم به زمین
سرگرم دعا گشتم، با حالِ چنین
من گرم دعا، ز خُم صدا گشت بلند
کای خالق ذوالجلال، آمین! آمین!
::
یارب به فعان دردمندان سحر
بر حال فکار مستمندان سحر
از جرم و گناه باده خواران بگذر
بر گریهی ما و لعل خندان سحر