عبدالحسین شیخ الاسلام عاملی (بهایی)

پیداست که عادت تو باشد احسان 

ای پادشه مملکت هر دو جهان
مقهور تو هر مطیع و هر نافرمان
از مرحمت و عفوِ تو در این عالم
پیداست که عادت تو باشد احسان 


چون رحمت تو بر غضبت پیش گرفت
این قصّه چو مرهم به دل ریش گرفت
قربان بشارت و بشارت دهِ تو
آن صدرنشین کز همه کس پیش گرفت 


ای یار! تویی طبیب درد بیمار
بیماری دل مرا کشد آخر کار
لطف و کرمت اگر که گیرد دستم
هرگز نَبُوَد مرا به درمانی کار 
 

89
| | |
تاریخ انتشار: 1 خرداد 1404
5 | 1 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود