شعر عاشورایی
محمدتقی ممقانی تبریزی (حجةالاسلام نیّر تبریزی)

ترکیب بند عاشورایی

گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رَوَد از کربلای ما

ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر
نتْوان نهاد، پای به خلوت سرای ما

ملاعلی فاخر مازندرانی

نوحه عاشورایی


آه که شد کشته ز تیغ و سُنین
بلبل گلزار پیمبر، حسین
آه حسینم حسین
از غم او غمکده شد آسمان
ناله کنان جمله‌ی قدوسیان
خیل ملائک به فلک در فغان
قامت جبریل امین، شد کمان

محمد مفید شیرازی

قتل حسین، کرده یزید سیاه بخت

فریاد از فلک که ز امداد و یاری‌اش
قتل حسین، کرده یزید سیاه بخت

بر خاک تیره‌اش ز جفا سرجدا فکند
با آن که بود وارث شاهی و تاج و تخت

عبدالحسین شیخ الاسلام عاملی (بهایی)

گو تو شرح حال شاه عشق را

ساقیا پر کن ز وحدت جام ما
تا شود عیش جهان بر کام ما

آتشین آبی فشان بر زنگ تن
تن بسوزد جان بماند بی‌وطن

میرزا محمد ارباب قمی

آتش هجران کند ما را کباب

بلبلی بر شاخ گل در بوستان
شرح می‌داد از فراق دوستان

گفت چیزی تلخ‌تر در این جهان
از جدایی نیست نزد آگهان

میرزا ابوالقاسم قمی جیلانی (میرزای قمی)

این مروت نیست شاه دین بماند تشنه لب

میرزای قمی می‌نویسد: سید محمد که خادم حرم حسینی و مجاور مرقد مطهر آن حضرت بود و به لحاظ معنوی نیز از مقام و منزلت برخوردار، قصیده‌ای به زبان عربی در سرزنش آب فرات در نهایت فصاحت و بلاغت سروده بود و چون فارسی زبانان از آن بهره‌ای نمی‌بردند، شاعر (سید محمد) نزد من اظهار تمایل کرد که شخصی آن را به شعر فارسی با همین وزن و قافیه‌ای که دارد ترجمه کند که قرعه‌ی فال به نام منِ دیوانه زدند و خداوند ان¬شاءالله با کرم ابدی‌اش با او معامله کند.
میرزای قمی این تضمین شعری را در حرم حضرت ابی¬عبدالله الحسین علیه¬السلام انشاد کرده است.