هر در که بر فساد شود باز، بسته بِهْ
دستی که دست خلق نگیرد، شکسته بِهْ
پایی که در طریق وفا، کند می رود
آن پای پایدار به زنجیر، بسته بِهْ
هر عهد و هر قرار که با غیر، بسته شد
عهدی ست نادرست، به قرآن گسسته بِهْ
هر کس که خدمتی کُند از جان و دل به خلق
شامش چو روز روشن و روزش خجسته بِهْ