محمدعلی آیتی بروجردی

سرو و بالای تو و دست دعا جمله بلند


چشم من، بخت تو و روز سفیدند همه
دیده‌ی چرخ کجا دیده چو بخت تو سفید

بخت من، زلف تو و شب همه ظلمانی لیک
کی سکندر ظلماتی چو دو زلف تو بدید؟

حال من، خال تو و مجمر و آتش یارند
سوزش قلب من از خال تو کافر نچیشید

قوس و ابروی تو و قامت من جمله کمان
قامت خم شده چون نون به کجا گوش شنید؟...

سرو و بالای تو و دست دعا جمله بلند
خوش زمانی که دعایم به اجابت برسید 

من و چشم تو و خمّار، همه مستانند
بایدش مست شود هر که ز لعل تو مکید... 

2
| | |
تاریخ انتشار: 18 آذر 1404
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود

بیشتر بخوانیم