مهدی الهی قمشه ای
30 اردیبهشت 1404

دل فدای حسن یکتا کن کمال این است و بس

در استقبال از شعر معروف میزرا حبیب الله مجتهد خراسانی 

 

دل فدای حسن یکتا کن کمال این است و بس
دیده محو روی زیبا کن کمال این است و بس

تا که در خود عکس روی حسن مطلق بنگری 
آینه دل را مصفّا کن کمال این است و بس

سرّ پنهان را که جویی در زمین و آسمان 
در درون خویش پیدا کن کمال این است و بس

از هوای نفس، تقوا جو بهشت این است و بس
با قوای عقل، شورا کن کمال این است و بس

در هوای دوست پر زن، بشکن این خاکی قفس 
مرغ جان را عرشی‌آوا کن کمال این است و بس

تا بیابی گوهر یکتای سرّ هر دو کون
خویشتن را غرق دریا کن کمال این است و بس

جوهر فرد است جان مفروش بر نقد جهان 
با خدای فرد، سودا کن کمال این است و بس

از جمال خود حجاب خودپرستی دور ساز
حُسن خویَش را تماشا کن کمال این است و بس

در بهشت عشق داخل شو مقام دل طلب
عقل را مست دل آرا کن کمال این است و بس

بر طلسم تن شکست آور مترس از بانگ دیو
گنج پنهان را هویدا کن کمال این است و بس

ساز ویران کاخ اوهام و خیال دنیوی
تکیه بر اورنگ عُقبا کن کمال این است و بس

تا گشاید شه پر فکرت به قاف لامکان
طائر اندیشه عنقا کن کمال این است و بس

عشق اگر سوز و گدازی در نمازی بخشدت
سینه را زآن طورِ سینا کن کمال این است و بس

در حجاب «لنْ ترانی» بین جمالش یا که جان
بر رخش نادیده سودا کن کمال این است و بس

دین و دل چون خاکیان بر خاک بازی تا به کی؟
دیده زین پستی به بالا کن کمال این است و بس

در سر از شوق «الهی» دفتر دانش بسوز
دل به نور عشق دانا کن کمال این است و بس

12
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود