در این دفتر، اشعار علما و بزرگان حوزوی غیر معاصر منتشر شده است
دلا مژده بادت که نوروز شدچو می بوی گل عشرت اندوز شدبهار آمد و یافت عالم فرحچمن گشت لبریز گل چون قدح
گل خم، گل ساغر او می کندصراحی و جام و سبو می کندبرآرندهی تاک از گلشن اوستفروزندهی بادهی روشن اوست
میشناسم خالقی را کاوست هستاین دگرها نیستند و اوست هستآن خداوندی که قیوم است و حیآن که پاکی وقف شد بر ذات وی
ثنا ایزدی را که از نور پاکشراب روان ریخت در جام خاکشفق، دوری از ساغر مشفقشفلک، دودی از مجمر قدرتش
خوشا حال مستی که منصوروارمیسر شدش مستی پایدارز جام پیاپی که ساقیش دادنه از دست رفت و نه از پا فتاد