رباعی
ملا علیرضا تجلی یزدی

چند رباعی

پرآبله شد چو خوشه هر چند کفم
یک دانه نشد حاصل از این نُه صدفم

باطن همه ناکامی و ظاهر همه کام
لبتشنه و سیراب، چو درّ نجفم

محمدبن ابراهیم شیرازی (ملاصدرا)

آنان که ره دوست گزیدند همه

آنان که ره دوست گزیدند همه
در کوی شهادت آرمیدند همه

در معرکه‌ی دو کون، فتح از عشق است 
هر چند سپاه او شهیدند همه 
 

شیخ بهایی

چند رباعی از شیخ بهایی

هر شام و سحر ملائک علیین
آیند به طرف حرم خلد برین

مقراض به احتیاط زن، ای خادم
ترسم بِبُری، شهپر جبریل امین

آقا حسین خوانساری (محقق خوانساری)

بسیار به چشمم آشنا می‌آیی!/ چهار رباعی

ای دل! همه دردی، ز کجا می‌آیی
از کوی کدام دلربا می‌آیی

ای گَرد! ز کوی کیستی؟ راست بگو
بسیار به چشمم آشنا می‌آیی!

خواجه نصیرالدین محمد طوسی

دو رباعی از خواجه نصیرالدین طوسی

جز حق، حکمی که حکم را شاید ، نیست
حکمی که ز حکم حق فزون آید، نیست

هر چیز که هست، آن چنان می‌باید
آن چیز که آن چنان نمی‌باید، نیست

شیخ الرئیس ابوعلی سینا

ما را به سرِ خاک رسول اللَّه بخش 

یک یک هنرم بین و گنه دَه دَه بخش
جرم منِ خسته، حَسْبَةً لِلَّه بخش 

از باد فنا، آتش کین برمَفروز
ما را به سرِ خاک رسول اللَّه بخش 

شیخ الرئیس ابوعلی سینا

با جان و روان بوعلیّ، مهر علیّ ...

بر صفحه‌ی چهره‌ها خط لم یزلی
معکوس نوشته است نام دو علی

یک لام و دو عین با دو یای معکوس
از حاجب و انف و عین و با خط جلی 

شیخ الرئیس ابوعلی سینا

محکم‌تر از ایمان من، ایمان نَبُوَد

دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست، ولی موی شکافت

اندر دل من، هزار خورشید بتافت
وآخر به کمال ذره‌ای راه نیافت 

عبدالحسین شیخ الاسلام عاملی (بهایی)

پیداست که عادت تو باشد احسان 

ای پادشه مملکت هر دو جهان
مقهور تو هر مطیع و هر نافرمان
از مرحمت و عفوِ تو در این عالم
پیداست که عادت تو باشد احسان