در این دفتر، اشعار علما و بزرگان حوزوی غیر معاصر منتشر شده است
از نقش ریا چهرهی تزویر فروشویزین پس ز پی عشق بتی ماهجبین باشاز صومعه بیرون شو در میکده بنشینیک چند چنان بودی و یک چند چنین باش
ای برده نگاهت دل صاحب نظران راطرفی نَبُوَد از نگهت بیبصران راآن را که سفر با تو کند یاد وطن نیستآری نَبُوَد یاد وطن خوش گذران را
لب جوی و لب یار و لب جامم هوس استتا نگویی که از این هر سه کدامم هوس استجام از باده لبالب چو کنی دور خوش استسادهای پخته چو شد باده ی جامم هوس است
مرا پیمانه پر گشتهست و او پیمانه میریزدبه ساغر، ساقی امشب بادهی مستانه میریزدبیا زاهد به خاک پاک میخانه تیمّم کنریا را آبرو اینجا به یک پیمانه میریزد