در این دفتر، اشعار علما و بزرگان حوزوی غیر معاصر منتشر شده است
علی اکبر همدانی (مظهر)
این باغ بوالعجب اثر نوبهار کیست؟این گلشن طرب، ثمر شاخسار کیست؟از یک نظر چو مهر به دل جا گرفت و رفتاین ماه پاره روشنی روزگار کیست؟
گر شبی برافشانی، زلف عنبرافشان را صبح را به رشک آری، تا دَرَد گریبان رادیدم از سر زلف و لعل نوشخند تودر گلوی اهریمن، خاتم سلیمان را
تا پنجهی خورشید به شاخ بره زد پشتماهی بره دزدید سر خویش فراپشتاز شاخ گل افروخت صبا آتش زردشتزد پنجهی خورشید به حرف کهن انگشتکامروز بود روز نویِ شاه جهان بان
گفتم کمان کشیدی و تیرت ز جان گذشتگفتا به راه دوست ز جان میتوان گذشت آن مومیان، به موی و میانم اسیر کردعمرم به مویه موی ز موی و میان گذشت