میرزا محمد گلپایگانی

فی مدیحة القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف 3

الا انّما الحبّ للمرء قاتل
و سمّ زعاف و سهم مقاتل

«قتیل الهوی عندنا» گفت یزدان
فذا خیرُ مقتل و ذی خیرُ قاتل

گر از جامِ وحدت، میِ عشق نوشی
شوی بی خود از خود چو مردانِ کامل

برون آ که گردند از لطف و قهرت
اسافل اعالی، اعالی اسافل

برون آر تیغی که با یک اشارت
جدا سازد از یکدگر حقّ و باطل

نما غرقِ بحرِ کرم، منکرانت
رسان کشتیِ دوستانت به ساحل

سگِ آستانت «بهایی» به دنیا
ندارد محلّ و مقامیّ و منزل

فجُدهُ بدارٍ الی کم یُداوِر
و نِلهُ بحولٍ الی کم یُحاول

30
| | |
تاریخ انتشار: 19 آبان 1404
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود

بیشتر بخوانیم