در این دفتر، اشعار علما و بزرگان حوزوی غیر معاصر منتشر شده است
هم چو ناخن، شده خم بر در سلطان تا کی؟در گشاد گرهِ جبههی دربان تا کی؟زآب روی و مژهی تر، ز تذلّل پی نانآب و جاروب کشی بر در دونان تا کی؟
حکایت مختصر با خامه گفتا طبع سرشارمچو من گویندهی تاریخ کمتر کس در ایران بینبرآر، از «بحر» فکرت سررقم کن سال تاریخش« زِ توپ روسِ بیدین، منهدم ارکان ایمان بین» =1330 هـ.ق
خیزید و روید از پی تابوت و کفن وایای وای وطن وایاز خون جوانان که شده کشته در این راهرنگین طبق ماهخونین شده صحرا و تل و دشت و دمن وایای وای وطن وای