محمدحسین قریب گرکانی (ربانی)
محمدحسین قریب گرکانی (ربانی)
محمدحسین قریب گرکانی (ربانی)
یک ساله ره سپرد مه شعبان
تا خیر و برکت آرد بر کیهان
سالی در انتظار به سر بردیم
اهلاً و مرحباً بکَ یا شعبان
محمدحسین قریب گرکانی (ربانی)
زلف سمنسای دوست بر کف باد صباست
یا به گریبان صبح نافهی مشک ختاست
مهر برآمد به کوه با مه کنعان ز چاه
فجر دمید از افق با بت فرّخ لقاست
محمدحسین قریب گرکانی (ربانی)
ساقیست گر امیر و خُم از بادهی غدیر
هر دل که سوی آن نکشد روی و آهن است
سلطان لافتی که دو کونش به منقبت
چون سطر موجزی ز کتابی مدوّن است