غدیریه (به مناسبت عید سعید غدیر خم)
دین خدای راست کمال از غدیر خم
یعنی که بدر گشته هلال از غدیر خم
معیار فطرت است ولایت به رشد و غیّ
آری، محک شدند رجال از غدیر خم
بر اسم اعظم است مسمای اعظمی
نام علی گرفت مآل از غدیر خم
بی پرچم ولاش چو ایمان بدی محال
یک باره رخت بست محال از غدیر خم
پرّد همای منقبتش فوق کائنات
زد مدح بوتراب چو بال از غدیر خم
جای خرد نبود چو در کاخ وصف او
پندار عشق راست خیال از غدیر خم
تا حشر، خرم است از آن بوستان شرع
کآن جا نشاندهاند نهال از غدیر خم
با حزب خود شتافت به اطفاء نور حق
شیطان شروع کرد جدال از غدیر خم
آن صوفی ای که خرقه ی دجال شوم داشت
برداشت سهم خویش نکال از غدیر خم
هرگز به مکر نفس نشد از خدا جدا
آن را که محکم است حبال از غدیر خم
من مست آن خُمم، منما حکم کفر، اگر
گفتم خدای راست نوال از غدیر خم
فوق رسول چون که مقید نداشت راه
مطلق به خود گرفت وصال از غدیر خم
توحید زینهاش سر و دوش محمد است
دارم بدین ثبوت مثال از غدیر خم
عید است و خرّمی ست در این جشن با شکوه
«بلخی» ضرور گشت مقال از غدیر خم