چند باری بیشتر فرصت باهم بودن نداشتیم اما خدا میداند همان چند بار آنقدر گرم و صمیمی بود، آنقدر افتاده و دوستداشتنی بود که هنوز شیرینی اش زیر زبانم هست.
تقدیم به برادر شهیدم حجتالاسلام امینعباس رشید:
تو چشم روشنی ما شدی، نوید شدی
برای قفل در آسمان کلید شدی
کدام بال و پر اینگونه آسمانت داد
چنان که از افق دید، ناپدید شدی
چگونه اینهمه من بی ثمر تباه شدم
چگونه یکشبه تو این قَدَر رشید شدی
شبیه ما نشدی گرم بازی دنیا
شبیه ما نشدی شیخنا! مفید شدی
خوشا شبیه تو قربانی غدیر شدن
خوشا به حال تو که اینچنین سعید شدی
خوشا به حال تو، از مرگ جان به در بردی
که شام تیره نماندی، که صبح عید شدی
مبارک است نگاه حسین، امین عباس
شبیه صاحب این نام روسفید شدی
مبارک است برادر، مبارک است رفیق
تو جان نباختی و عاقبت شهید شدی
سیدمحمدمهدی شفیعی