میرزا عبدالکریم قمی (کوثر)

خدای را مددی ای دلیل راهِ حرم


فغان که کارِ منِ زار با دل افتاده ست
چو دل نمانده مرا، کار مشکل افتاده ست

خدای را مددی ای دلیل راهِ حرم
که اوّلین قدمم بار در گل افتاده ست

ز حالِ غرقه‌ی دریا کجا خبر دارد
کسی که بسترِ نازش به ساحل افتاده ست

من از وفا بکُشم خویش را که می‌دانم
تو را به کشتن من طبع، مایل افتاده ست

درون محفل زرپوش بارِ منزل کیست
که از قفاش دو صد کاروان دل افتاده ست 

26
| | |
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود

بیشتر بخوانیم