دفتر شعر

روشن از روی تو آفاق جهان می‌بينم

روشن از روی تو آفاق جهان می‌بينم
عالم از جاذبه‌ات در هيجان می‌بينم

شورش بلبل و جانبازي پروانه و شمع
همه از عشق تو اي مونس جان مي بينم

نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز

عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز

بهر ویرانی و نابودی بنیان ستم
خون جوشان تو چون سیل دمان است هنوز

آه! آن مرد بی‌نشانه چه شد؟

چون علی کو امیری آزاده
که بُوَد دست‌گیر افتاده؟

چون علی کو کسی که در دل شب
افتد از پا ز نالۀ یارب؟

حجره شعر

تاکنون شعری ثبت نشده است
در حال بارگذاری...در حال بارگذاری...