محمد مهدی خانمحمدی

محمدمهدی خانمحمدی ۲۹ شهریور ۱۳۷۱ در تهران متولد شد و در کودکی با خانواده به قم آمد. او سرودن را از دورۀ دبیرستان آغاز کرد. خانمحمدی طبق علاقه‌ای که داشت به تحصیل در حوزه روی آورد و تحصیلات خود را در دانشگاه نیز ادامه داد. او دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه قم و کارشناسی‌ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. مجموعۀ «هیاهو» تنها اثر منتشر شده از او است.

امروز خبر زنده‌تر از دیروز ست
محمد مهدی خانمحمدی

امروز خبر زنده‌تر از دیروز ست

این‌ست خبر، بی‌خبران گوش شوید
از صفحه‌ی تاریخ فراموش شوید


امروز خبر زنده‌تر از دیروز ست
این خطبه‌ی زینب‌ست، خاموش شوید

محمد مهدی خانمحمدی

با موشک خود به جنگ پایان دادیم


با رنگ خدا به رنگ پایان دادیم
با آینگی به سنگ پایان دادیم

گفتند به ما جنگ طلب، ما صلحیم
با موشک خود به جنگ پایان دادیم

محمد مهدی خانمحمدی

تو قایق کاغذی و ایران، طوفان

آواره‌ی روزگار آواره‌تری
از پاره‌ی نقشه، نقشه‌ای پاره‌تری

تو قایق کاغذی و ایران، طوفان
با هر موج جدید بیچاره‌تری

رباب آب شد اما علی که آب نخواست
محمد مهدی خانمحمدی

رباب آب شد اما علی که آب نخواست

عمودِ خیمه رطب های تازه می ریزد
اگر اراده کند باز مریمی دیگر

محمد مهدی خانمحمدی

از سرزمین قبله فقط یک نوار ماند

ﺁﺗﺶ، ﮔﻠﻮﻟﻪ، ﺳﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
ﺟﺎﯼ ﻗﻠﻢ ﺗﻔﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ

ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﭖﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻌﺮ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻤﺐ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻌﺮ

محمد مهدی خانمحمدی

وا می شود هر روز شب بویی به دستت

از زرق و برق زندگی آسان گذشتی
حتی نمی بینم النگویی به دستت

گلهای قالی جان بگیرد تا بگیری
دستی به زانویی و جارویی به دستت

محمد مهدی خانمحمدی

با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را

ای خنجرِ آب دیده، ما تشنه‌ی کارزاریم
لب‌بسته زخمیم اما در خنده، خون‌گریه داریم
 
تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی
از چشم سرخ شرابی، پیداست شب‌زنده داریم
 
با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را
ماییم از نسل خورشید، برقله‌ها تک سواریم

محمد مهدی خانمحمدی

نخورده مست کنی از مقام باده بگویی

به واژه سخت بگیری که شعر ساده بگویی
و با اراده بکوشی که بی اراده بگویی

برای اینکه غزل بوی عارفانه بگیرد 
نخورده مست کنی از مقام باده بگویی
 
برای کنگره های سراسری بنویسی
و از اصول و مبانی خانواده بگویی
 
ستون شعر سیاسی شوی برای جراید
جوابیه به اراجیف تاج زاده بگویی

برای رفتن دیدار نیمه رمضان هم
از اول رجب اشعار فوق العاده بگویی

چه فایده؟! مگر اینکه برای حضرت زهرا
بسوزی و غزلی را که اذن داده بگویی

محمد مهدی خانمحمدی

که بسته شد حرم و باز شد ستاد شما

غبار فرش حرم سرمه ی بروجردی ست
که نور علم کجا و کجا سواد شما

به روز واقعه شرمنده ی حرم هائید
عرق نشسته به پیشانی معاد شما