دفتر شعر

ما را به سرِ خاک رسول اللَّه بخش 

یک یک هنرم بین و گنه دَه دَه بخش
جرم منِ خسته، حَسْبَةً لِلَّه بخش 

از باد فنا، آتش کین برمَفروز
ما را به سرِ خاک رسول اللَّه بخش 

با جان و روان بوعلیّ، مهر علیّ ...

بر صفحه‌ی چهره‌ها خط لم یزلی
معکوس نوشته است نام دو علی

یک لام و دو عین با دو یای معکوس
از حاجب و انف و عین و با خط جلی 

محکم‌تر از ایمان من، ایمان نَبُوَد

دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست، ولی موی شکافت

اندر دل من، هزار خورشید بتافت
وآخر به کمال ذره‌ای راه نیافت 

با هر خسی ز روی هوا دوستی مدار

با هر خسی ز روی هوا دوستی مدار
با هر کسی ز ساده‌دلی راز خود مگوی

با مردم مزوّر بداصل بدگهر
در کوی مردمی ز پی دوستی مپوی

حجره شعر

تاکنون شعری ثبت نشده است
در حال بارگذاری...در حال بارگذاری...