دفتر شعر حوزه، گزیده ای از سروده های شاعران برگزیده حوزوی و عالمان شاعر اشعار این دفتر به انتخاب تحریه سایت شعر حوزه انتخاب می شود
از وضو با خون ِ دل این "گونه" گل انداخته...خنده ی مستانه ی این زخم ها از باده نیستساده از این کوچه ها ، این نام ها رد می شویمرد شدن از معبر خون شهیدان ساده نیست
کوه باشی سیل یا باران... چه فرقی میکندسرو باشی باد یا توفان.... چه فرقی میکندمرزها سهم زمینند و تو سهم آسمانآسمان شام یا ایران چه فرقی میکند
ايد اول دچار باشي، بعد.خسته از روزگار باشي، بعد.مثل فانوسهاي چشم به راهتا سحر بيقرار باشي، بعد.
قلم را شستشو دادم میان اشک و خون امشبزدم دل را به یاد تو به دریای جنون امشبنوشتم: "با دل و جان از خودم دل کنده ام دیگر"نوشتم ابتدا انّا الیه راجعون امشب
از ابرها بپرسید احوال ماه ما راای کاش دیده باشد از دور آه ما رایک ماه با نگاهش شب تا سحر نشستیمرفت و به خون نشانده حالا نگاه ما را
سال جدید زیر همین گنبد کبودآغاز شد حکایتمان با یکی نبودارابههای قاتل و آزادراه مرگتدبیرهای دفن شده در مسیر رود