شعر حوزه
7 خرداد 1404

واعظ قزوینی

ملا محمد رفیع، ملقب به «رفیع الدین» و مشهور به «ملا رفیع» ، «میرزا محمدرفیع» ، «میرزا رفیع»  و «ملا رفیعا»  متخلص به «واعظ» از سخنوران بنام و خطابه پردازان معروف قزوین در سده‌ی یازدهم هجری است.
زندگی‌نامه‌ی واعظ قزوینی
واعظ قزوینی اهل قریه‌ی «صفی آباد»  از توابع «قزوین» است و تاریخ ولادت او معلوم نیست .
برخی از تذکره‌نویسان از جمله میرزا محمدطاهر نصرآبادی که از معاصران «واعظ قزوینی» است؛ در تذکره‌ی خود که آن را در سال 1083 هـ.ق آغاز به تألیف کرده،  او را از نواده‌ی ملا فتح¬الله واعظ قزوینی دانسته است  و غلام‌علی آزاد بلگرامی در تذکره‌ی سرو آزاد(1166 هـ.ق)  و بندرابن داس متخلص به «خوشگو» در سفینه‌ی خوشگو (1137-1147 هـ.ق)  نیز با نظر مؤلف تذکره‌ی نصرآبادی موافقند، ولی برخی دیگر از مورخان و تذکره‌نگاران از جمله: شیخ محمدبن حسن عاملی (متوفی1104 هـ.ق)، میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی (متوفی 1313 هـ.ق)، حاج شیخ عباس قمی (متوفی 1359 هـ.ق) و شیخ آقا بزرگ تهرانی (متوفی 1348 هـ.ق)، واعظ قزوینی را فرزند ملا فتح الله قزوینی دانسته‌اند و نه نواده‌ی آن بزرگوار.  دکتر سید حسن سادات ناصری درباره‌ی این اختلاف نظر، در مقدمه‌ی دیوان واعظ قزوینی نوشته‌است:
«ظاهر آن است که به شیوه‌ی قدما، چون جدّش (پدربزرگ واعظ قزوینی) از پدر نامورتر بوده، او را به جَدّ منتسب ساخته‌اند... . واعظ قزوینی پس از درگذشت جدّش خطابت مسجد جامع قزوین را بر عهده داشته است». 
واعظ قزوینی اکثر آموخته‌های علمی خود را از عالم بزرگوار هم¬روزگار خود ملا خلیل¬بن غازی قزوینی مشهور به «آخوند ملاّ خلیلا» یا «آخوند» کسب کرده است. همان استادی که واعظ قزوینی تا پایان عمر خویش به او وفادار مانده است.  آخوند فرزندی داشته به نام «ملا بوذر» که در سال 1084 هـ.ق در جوانی درگذشته است. واعظ قزوینی سه سوگ‌سروده در این باره دارد که متضمّن ماده تاریخ وفات او نیز هست:

 
قطعه
«بوذر» آن نوگل بستان کمال
کرد از این عالم فانی چو سفر
نوگلی رفت که چون لاله گذاشت
داغ‌ها، گلشن خود را به جگر
کرد از این اجرِ مصیبت فارغ
ذمّه‌ی خویشتن از حقّ پدر
چید اگر دست اجل خوش ثمری
باش یارب تو نگهدار شجر
عقل، تاریخ وفاتش پرسید 
گفتمش: «حیف ز ملاّ بوذر» 
که معادل ابجدی آن رقمِ 1084 می‌شود. اگر سال تولد واعظ قزوینی 1027 هـ.ق باشد به هنگام درگذشت «ملا بوذر» (فرزند استاد خود) 57 ساله بوده است. در سال درگذشت واعظ قزوینی اختلاف است. برخی درگذشت واعظ قزوینی و استاد او آخوند ملا خلیلا را در سال 1089 هـ.ق ثبت کرده‌اند  و گروهی به تفاوت: سال‌های 1099 هـ.ق و 1088 هـ.ق و 1090 هـ.ق را سال درگذشت او می‌دانند . اگر واعظ قزوینی در سال 1027 هـ.ق به دنیا آمده باشد؛ میزان عمر او طبق روایت اول (سال 1089 هـ.ق) باید 62 و یا 63 سال باشد. 
طبق دست‌نوشته‌ی مندرج در صفحه ی‌ اول جلد دوم ابواب الجنان «واعظ قزوینی در شب سه‌شنبه‌ی 22 ماه مبارک رمضان، هنگام نماز عشاء در سال 1090 هـ.ق بدرود حیات گفت و در شب بیست¬وسوم که شب قدر است، در قزوین در سلامگاه امامزاده حسین علیه السلام، که برادر یا فرزند امام رضا علیه السلام بوده... مدفون شد». 
 
واعظ از نظر تذکره‌نگاران:
شادروان دکتر سید حسن سادات ناصری درباره‌ی او می‌نگارد:
«واعظ، مسلّماً در تحصیل دانش‌ها و کمالات متداول روزگار خود نیک بکوشیده و در مکتب تشیّع پرورش یافته است و به شهادت آثارش... در حدیث و فقه و تفسیر و تاریخ و لغت و ادب، عالمی عامل و فاضلی متبحّر و نویسنده‌ای چیره دست و شاعری بلندپایه و خطیبی قوی مایه بوده است؛ تا بدان¬جا که او را از دانشمندان و خطبای بنام و از نویسندگان و شعرای مشهور سده‌ی یازدهم هجری باید شمرد و به شهادت بعضی از فقرات تألیف گران قدر او: «ابواب الجنان» و «دیوان» نفیسش، از علوم معقول و منقول و عرفان، حظّی فراوان برده و ریاضیات و نجوم و فلسفه و طب می‌دانسته و از علوم بیانی و معانی و بیان و بدیع با اطلاع بوده و اصطلاحات موسیقی را در سخن خود به کار داشته است... . واعظ، سخن آ‌فرینی کم‌نظیر و در خطابه و مراسم پند و نصیحت ـ تقریراً و تحریراً ـ بی‌نظیر روزگار خود قلمداد شده است». 
میرزا محمدطاهر نصرآبادی در تذکره‌ی خود، ذیل احوال آقا رضی قزوینی  نوشته است:
«... بندگان «ضیاء» دفتر خاصه که قزوینی... است، در باب او و عزیزان دیگر، گوهری سفته که به چهار رکن عالم دویده و آن این است:
«رضیّ» و «واعظ» و «ملاّ خلیل» و «سبزی کار»
دلم فریفته‌ی این چهار قزوینی ست
... «واعظ» به فنون کمال آراسته و به صلاح و پرهیزگاری پیراسته، چمن طبعش را آفتاب: گل خودرو و گلزار خاطرش را ماهتاب: گل شب‌بو؛ لطافت و ملاحت طبع او را تألیف وی مسمّی به «ابواب الجنان» هشت گواه عادلی است... . غرض که جلد اول این کتاب فصاحت‌آیات به نظر فقیر رسیده و مطالعه‌ی آن هر کس را از کتب اخبار و احادیث و اخلاق مستغنی می‌سازد... کمینه (نصرآبادی) حیرانم که در مجلّدات دیگر چه خواهد گفت که در این نباشد؟». 
میر حسین دوست سنبهلی متخلص به «حسینی» که تا سال 1173 قطعاً در قید حیات بوده؛ در تذکره‌ی حسینی خود می‌نگارد: «... زیب افزای کرسی نصایح¬آفرینی، میرزا محمدرفیع واعظ قزوینی، بر فضایل و کمالاتش کتاب «ابواب¬الجنان» که تصنیف اوست، دلیل است. صاحب افکار غم¬زداست». 
لطفعلی بیک آذر بیگدلی (متوفی 1195 هـ.ق) در تذکره‌ی آتشکده آورده است:
«... در مراسم پند و نصیحت ـ تحریراً و تقریراًـ سرآمد اهل روزگار خود بوده و کتاب ابواب¬الجنان بر این مطلب، شاهدی است صادق». 
محمد قدرت الله گوپاموی در تذکره‌ی نتایج¬الافکار (تألیف در سال 1265 هـ.ق) نگاشته است:
« صاحب فکر بلند و طبع متین میرزا محمدرفیع واعظ قزوینی از اکابر قزوین که نواده‌ی فتح الله واعظ قزوینی است و به وساده‌ی  تعلیم و تربیت شائقین جا داشت و به وعظ و پند خلایق نظر می‌گماشت؛ در نظم‌پردازی از هم‌نوایان میرزا صائب و طاهر و وحید بود و طریق سخن به تلاش تازه و معانی دلنشین به خوش اسلوبی می‌پیمود. مثنوی معرکه‌ی شاه عباس با بیلم خان اوزبک بس رنگین و نیکو گفته و لئالی آبدار مضامین را به رشته‌ی فصاحت و بلاغت سفته.» 
رضاقلی خان هدایت (متوفی 1288 هـ.ق) در تذکره‌ی ریاض العارفین می‌نویسد:
«... در فضیلت، پایه‌ی قدرش رفیع و کتاب مستطاب ابواب الجنان از اوست. الحق هر بابی از ابواب الجنان او بابی است از ابواب الجنان».

نمونه اشعار واعظ قزوینی در سایت شعر حوزه
 

6
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود