میر محمدباقر داماد متخلص به «اشراق» از حکمای طراز اول سدهی یازدهم هجری است. او فرزند شمس الدین محمد حسینی استرآبادی است که با یکی از دختران «محقق کَرَکی» ازدواج کرد و پس از درگذشت او خواهر وی را به عقد خود درآورد. میر محمدباقر داماد فرزند دختر دوم «محقق کرکی» است.
در مقدمهی دیوان اشعار «اشراق» در همین رابطه مطلبی آمده که خواندنی است: «برخی ازدواج پدرِ میرزا را با دختر محقق کرکی مستند به رؤیایی مقدس کرده و گفتهاند: جناب شیخ (محقق کرکی) در خواب، حضرت سیدالاوصیاء امیرالمؤمنین علیهالسلام را دید که به شیخ فرمود که: دختر خود را به میر شمس الدین عقد کن که از او فرزندی متولد خواهد شد که وارث علوم انبیا و اوصیا باشد. شیخ به موجب اشارت، صبیهی خود را به وی عقد کرد. بعد از انقضای مدتی، صبیهی شیخ به جوار رحمت ایزدی پیوست و طفلی از او به وجود نیامد. شیخ اندیشه مند شد که اثر آن خواب به ظهور نیامد. باز حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را به خواب دید که میفرمود: ما این دختر را نگفته بودیم، بلکه غرض ما فلان دختر بود. شیخ، همان دختر را به حباله ی نکاح میر شمس الدین درآورد و آن دختر والدهی ماجدهی میرمحمدباقر (اشراق) است».
و در همین مقدمه میخوانیم: «... یکی از حسنات و خدمات بزرگِ شماری از این عالمان، شکل دهی نظام فکری و فلسفی ویژهای در «حکمت شیعی» است که صورت صدرایی آن را «حکمت متعالیه» خواندهاند. آن صورت از معرفت که امروز در جهان تشیع با نام حکمت خوانده میشود نه عیناً فلسفهی مَدْرَسی پشین است و نه عرفان مصطلح و نه علم کلام و در عین حال همهی اینها نیز هست. شکلگیری این صورت از معرفت و نظام فلسفی کارآمدی که دیری است بر دیگر اصناف تَفَلسُف مَدْرَسی این اقلیم (اصفهان) چیرگی یافته است، مرهون تلاشهای گروهی از عالمان و حکیمان بزرگ است که کثیری از آنها علاوه بر مهارت در فنون فیلسوفانه، از دیگر دانشهای سنتی و علی الخصوص از علوم شرعی نیز حظی وافر داشتند. یکی از درخشانترین این چهرهها (که جامع منقول و معقول به شمار میرود) میرداماد است.»
مؤلف «نجوم السماء» از تذکرهی «ریاض الشعراء» تألیف واله داغستانی نقل میکند که: «میر محمدباقر داماد (اشراق) را «ثالث المعلمین» نامیدهاند و مقام و منزلت علمی او را هم پایهی ارسطو «معلم اول» و فارابی «معلم دوم» دانستهاند و به او لقب «معلم سوم» دادهاند و این در حالی است که نوّاب تفضل حسین کشمیری شیعی، معروف به «خان علامه» (1140- 1215 هـ.ق) که در علوم عقلی و نقلی خصوصاً در ریاضیات جدید دستی به تمام داشته و از شاگردان پرآوازهی شیخ محمدعلی (حزین) لاهیجی بوده عناوینی چون: «ارسطوی زمان» و «معلم ثالث» داشته و پیش از او نیز ابوعلی مسکویهی رازی به عنوان «معلم ثالث» معروف بوده است. «اشراق» که به استقبال رباعی مشهور ابن سینا رفته به صورت مستزاد به همین معنی اشاره دارد که برتر از این حکیم پرآوازه است و ایمان هیچ کس به جز حضرات معصومین علیهم السلام به ایمان او نمیرسد و در زمینه علوم نیز هم!
«رباعی مستزاد»
تجهیل من ای عزیز! آسان نَبُود
بی از شبهات
محکمتر از ایمان من، ایمان نَبُود
بعد از حضرات!
مجموع علومِ ابن سینا دانم
با فقه و حدیث
وین ها همه ظاهر است و پنهان نَبُود
جز بر جُهلات! ».
در وجه تسمیهی این حکیم متأله به «داماد» گفته شده است:
«وجه اشتهار میر (میر محمدباقر اشراق) به «داماد» آن است که پدر وی – همان گونه که نقل شد- داماد محقق کرکی بوده و به این مصاهرت و دامادی مباهات و افتخار میکرده و به همین جهت به «داماد» و «میرداماد» مشهور شده است. همین عنوان بر پسر او نیز اطلاق گردیده و اندک اندک چنان شیوع یافته که مستعملٌ¬فیه نخست آن تقریباً فراموش شده است. دو تن از معاصران وی، همو را داماد محقق کرکی پنداشتهاند (و نه پدر او را!) و در قاموس الاعلام وجه دیگری برای این لقب ذکر شده که میر محمدباقر (اشراق)، داماد شاه عباس کبیر بوده! و لقب «داماد» و «میرداماد» مستند به همین نسبت دامادی است»؛ او را «استادالبشر» نیز خواندهاند که البته این عنوان اختصاص به خواجه نصیرالدین طوسی داشته؛ نسبت آن به میرداماد در مقایسه با خواجه نصیر، آلوده به گزافه است.
از محبوبترین شاگردان میرداماد، ملاصدرای شیرازی است که استاد عنایت خاصی به او داشته است؛ رباعی زیر که سرودهی میرداماد است، نمایانگر علاقه و نظر او به شاگردش، ملاصدرا است:
«رباعی»
جاهت «صدرا»! گرفته باج از گردون
داده ست به فضل تو خراج، افلاطون
در مسند تحقیق نیامد چون تو
یک سر ز گریبان طبیعت بیرون».
تألیفات میرداماد:
« اثبات ولایت خاصهی علی علیهالسلام (بدون استناد به ادلهی نقلی)؛ الاثنی عشریه؛ اربعة ایام؛ استدالال بر وجود ذهنی؛ استشراق؛ مجموعهی اشعار؛ الاعضالات؛ الافق-المبین؛ انموذج العلوم؛ الایقاظات؛ الایماضات و التشریفات؛ برهان اَسَدّ و اخصر؛ تأویلات المقطعات؛ مفهوم الوجود و الماهیة؛ ترجمهی قوس النهار؛ تشریق الحق؛ التَّصحیفات یا رسالةالاغالیط؛ تعبیر جزء لایتجزّی؛ تفسیر آیهی امانت الهی؛ تفسیر سورةالاخلاص؛ التقدیسات؛ تقویم الایمان و تتمیمالعرفان؛ التّولی و التّبری؛ الجبر و التفویض؛ الْجَذَوات و المواقیت؛ جنت و مکان روح؛ جیب الزاویة؛ الجنة الواقیة؛ جواب المغالطة المشهور لإِبن کمونه؛ الحبل المتین؛ حدوث العالم؛ الحرزالحارِز؛ الحروف و الاعداد؛ حل مغالة الاستلزام؛ خطبةالنکاح؛ خلسةالملکوت؛ خلقالاعمال؛ خطب جُمّة لِصَلاة الجمعة؛ الدّرةالبیضاء؛ سدرةالمنتهی؛ الصراط المستقیم؛ القبسات؛ القضبات؛ قضاء و قدر؛ الکلمات القصار؛ نبراس الضیاء؛ حاشیه بر شفاء إِلهیات؛ تعلیقة بر حکمةالاشراق؛ حاشیه بر استبصار و دهها اثر دیگر».
میرداماد در سال 970 هـ.ق به دنیا آمد و در سن هفتاد سالگی در سال 1040 هـ.ق بدرود حیات گفت.
نمونه اشعار میرداماد در سایت شعر حوزه