شیخ عبدالصمد جبل عاملی، از علما و شعرای سدهی یازدهم هجری است و با شاه عباس صفوی معاصر بوده. او برادر کوچک عالم جامع و پرآوازهی شیعی، شیخ بهایی است.
مؤلف تذکرهی عرفات العاشقین که معاصر و معاشر با او بوده مینویسد:
«شیخ عبدالصمد جبل عاملی، از افاضل زمان و اماجد دوران است، با طبعی در جمیع کمالات مستحضر و فطرتی در یک سر حالات مستولی آمده و او برادر کهین شیخ المحققین بهاءالدین محمد است. الحق ذهنی سلیم و طبعی مستقیم، فطرتی درست، ادارکی راست دارد. به غایت مستعد و صاحب کمال است. در اکثر فنون ماهر و بر انحای حالات قادر. نهال فطنتش از جویبار فیض احدیت آب خورده و رهبر فطرتش به بارگاه قدس صمدیت پی برده. از جمیع علما و فضلا به مزید حالات و کمالات ممتاز و به دولت اخوت شیخ بهاءالدین سرفراز است. در اوایل جلوس شاه عباس حسینی این رباعی که مذکور میشود بنده به اسم شیخ بهاءالدین مذکور شنیدم و به خاطر رسید که آن را تتبع کنم. چون به ملازمت شیخ رسیده به وی خواستم بگذرانم، تبسم کنان اشارت به شیخ عبدالصمد فرمود که این رباعی شعر ایشان است و بنده تا آن زمان ارتکاب سخن از شیخ عبدالصمد نشنیده بودم و الحق اکنون شعر بسیار دارد، اما نزد مخلص، الحال مسوَّده ی آن نیست.»
از اوست:
رباعی
در روز جزا ز پاکی گوهر عشق
وز میمنت و بلندی اختر عشق
زنّار به سجاده زند استغنا
زاهد جوید شفاعت از کافر عشق
***
رباعی
آن شوخ که خون دلم آسان میریخت
خونها همه از خنجر مژگان میریخت
معلوم نمیشد که چه مذهب دارد
خون دل کافر و مسلمان میریخت1
رواق اشراق (تذکره شاعران روحانی)، محمدعلی مجاهدی، جلد اول، صص 251 و 252