شعر حوزه

شیخ خلیل الله طالقانی

شیخ خلیل الله طالقانی از عرفای بزرگ زمانه‌ی خود بوده است و سی سال پایانی عمر خود را در خلوت انزوا به سر برده است. 
حزین لاهیجی از هم روزگاران اوست ولی اطلاعات دقیقی پیرامون زندگی‌نامه و آثار او به دست نمی‌دهد و با این که در زمان رحلت او (114 هـ.ق) 66 ساله بوده است و چه بسا در اصفهان هم می‌زیسته؛ به ذکر این مطالب بسنده می‌کند:
«.... علوم ظاهر و باطن را جامع و نور شهود از سیمای او لامح بود. عزلت در اصفهان کرده بود و از آن‌جا به ملاء اعلی انتقال نمود. به قدم مصادقت و وداد که با والد (پدر حزین لاهیجی) اعلی الله مقامه داشت، در بدایت صبا (اوان جوانی) قبول تربیت این بی سواد دبستان استعداد فرمود، چنان که بسیاری از مقدمات علمیه را تلقین از آن عارف ربانی یافته و پرتو النّحات او بر مشاعر این قاصر تافته...». 
رضاقلی‌خان هدایت اطلاعات بیشتری درباره‌ی او دارد:
«... در سن پنجاه سالگی در اصفهان زاویه نشین شد و مدت سی سال را به انزوا گذرانید. در سال 1114 هـ.ق زندگی را وداع گفت و در بقعه‌ی علی بن سهل اصفهانی به خاک سپرده شد...». 
آثار شیخ خلیل‌الله طالقانی
رساله‌ی زادالسَّبیل در آداب سلوک؛ رساله ا‌ی در علم مناظر و مرایا؛ ترجمه‌ی منظوم متن «کافیه»‌ی ابن حاجب به زبان فارسی. 
از این عارف بزرگ و نامدار شیعی، ابیات انگشت‌شماری در منابع ادبی و تذکره‌های فارسی آمده که به نقل آن‌ها می‌پردازیم:
فیض نیکی بین که آخر شد چراغ تربتم
زُاستخوان، شمعی که در راه هما می‌داشتم
* * *
به گلشنی که مرا بخت رهنمایی کرد
نسیم هم نتواند گره‌گشایی کرد
* * *
ما باده‌کشان شنبه و آدینه ندانیم
جز جام شراب و دل بی‌کینه ندانیم
* * *
کوچه‌ای را دویده‌ام، که مپرس
جاده‌ای را بریده‌ام، که مپرس
گشت در جستجوی او چندان
جامه چندان دریده‌ام که مپرس
در سر کوی او به رسوایی
جامه چندان دریده‌ام که مپرس
به همین چشمِ کم که می‌بینی
آن قدَر چون تو دیده‌ام که مپرس
***
«رباعیات»
ای شوخ! بیا درون درویش نشین
کانِ نمکی، بر جگر ریش نشین
در هجر تو دامنم گلستان شده است
یک دم به کنار کُشته‌ی خویش نشین
* * *
تا کی ز غمش چو شمع گریان باشم
در آتش عشق او فروزان باشم
تا چند در انتظار او آینه‌وار
سر تا به قدم، دیده‌ی حیران باشم
* * *
از گفت و شنید خویش، در هم نشدی
شرمنده ز روی اهل عالم، نشدی
صد مرتبه بیش خر شدی دانسته! 
یک بار چرا به سهو آدم نشدی؟ 
عزیزان برای اطلاع بیشتر از این بزرگ مرد، می‌توانند از این منابع استفاده نمایند:
محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 355؛ عبدالکریم جزی، رجال اصفهان، صص 210 و 211؛ رضاقلی‌خان هدایت، ریاض العارفین، ص 74؛ عبدالرسول خیام‌پور، فرهنگ سخنوران، ص 134؛ شیخ عباس قمی، فوائدالرضویه، ص 75؛ محمدعلی گلریز، مینودر (باب الجنّة)، ج 2، ص 946؛ محمدعلی کشمیری، نجوم السماء، ص 195.1

 

1. رواق اشراق (تذکره شاعران روحانی)، محمدعلی مجاهدی، جلد اول، صص 556-554

8
| | |
تاریخ انتشار: 19 مهر 1404
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود