سید مرتضی عاملی متخلص به «علَم» از شاعران بنام روحانی در سدهی دوازدهم هـ.ق است. او با فقه، حدیث و ادبیات عرب و فارس آشنایی کامل داشته است.
محمدصدیق حسنخان در تذکرهی شمع انجمن، او را برادر عالم بزرگوار «سید رضی» میداند که «شرح شافیه» در علم صَرف و «شرح کافیه» در علم نحو از اوست.
حزین لاهیجی که معاصر و معاشر با سید مرتضی عاملی (علم) بوده، در شرح احوال او به نکات مفیدی اشاره میکند: «از اَحفاد اَمجاد سیدالفقها والمحدثین: سید محمد، مشهور است که صاحب کتاب «مدارک شرح شرایع» است و آن فاضل عالی مقام (سید مرتضی عاملی) صبیهزادهی «شهید ثانی» و زندهی جاودانی: الشیخ زینالدین علی العاملی است قَدَّسالله روحَه. بالجمله، مولد سید مرتضی و والدش در دارالسلطنهی اصفهان است...».
او در اصفهان به تعلیم و تحصیل علوم دینی و معارف اسلامی پرداخت و بر لوح خاطر شیخ محمدعلی حزین لاهیجی [پیوسته، رقم مودّت و اِشفاق ] مینگاشت و [هرگز از پرسش و نوازش او] دریغ نورزید [تا آن که لوای سفر به عالم آخرت برافراشت و حسرت بیپایان و داغ حرمان بر دل دردمندان گذاشت] و از جمله ی پایانی حزین لاهیجی استفاده میشود که سید مرتضی عاملی پیش از 1180 هـ.ق (که سال در گذشت اوست) به قافلهی رفتگان پیوسته است.
برای تحقیق بیشتر پیرامون او، از این منابع میتوان استفاده کرد:
«اعیان¬الشیعه، محسن امین، ج10، ص117؛ ریاض العارفین، آفتاب رای لکهنوی، ج2، ص41؛ شمع انجمن، محمدصدیق حسنخان، ص 320؛ فرهنگ سخنوران، عبدالرسول خیامپور، ص 399 و 400؛ نجوم السماء، محمدعلی کشمیری، صص 222و 223»
این ابیات از اوست:
بخیهای برخرقهی صدچاک هستی میزدیم
گر دِماغ بستن بند قبا میداشتیم
***
خود را به شمع و هر گلِ رویی نمیزنیم
ما بوالهوس چو بلبل و پروانه نیستیم
***
از دل روشن، چو صبح آیینهای میخواستم
صاف از گرد کدورت، سینهای میخواستم
***
کم نمیگردد ز دریا، هر چه بردارد سحاب
چشم من! تا میتوانی گریه کن، دریاست دل
***
اوقات، صرف دوستیِ عیب جو مکن
با زشت¬روی، آینه را روبه رو مکن
***
پیراهن دریده چو گل زینت تن است
زنهار! چاک سینهی خود را رفو مکن
گم گشتگان، به منزل مقصود میرسند
از خویش تا برون نروی، جستجو مکن1
1. رواق اشراق (تذکره شاعران روحانی)، محمدعلی مجاهدی، جلد اول، صص 548 و 549