آقا حسین خوانساری که به «محقق خوانساری» و «ذوالجمالین» و «استادالکلّ فی الکل» شهرت دارد، از اجلّهی علماء فقها و محققان شیعی در سدهی یازدهم هجری است.
این دانشمند بزرگ در اوان جوانی برای تحصیل علوم متداول اسلامی از خوانسار رهسپار اصفهان شد و در آنجا از محضر فقها و علمای طراز اوّل استفاده کرد و پس از چندی، خود در شمار فضلای هم روزگارش درآمد.
این مرد بزرگ، محضری شاگردپرور داشت و در تراجم بسیاری از شاعران روحانی که در آن حوزهی جغرافیایی میزیستند، آمده است که هر چه آموختهاند در محضر این عالم بزرگوار بوده است. او عالمی ذی نفوذ و گشاده دست بود که گرهگشایی از کار بندگان خدا در اولیت کارهای روزمرّه اش قرار داشت.
تألیفات آقا حسین خوانساری
از این عالم بزرگوار و روحانیِ عالی مقدار آثار ارزشمندی به یادگار مانده، که مهمترین آنها عبارتند از: مشارق الشّموس؛ ترجمهی قرآن؛ ترجمهی صحیفهی سجّادیه؛ تفسیر سورهی فاتحه؛ تاریخ وفیات العلماء؛ الجبر و الاختیار؛ الجزء الَّذی لایَتَجَزّی؛ حاشیه بر الهیات شفا؛ حاشیه بر طبیعیات شفا؛ حاشیه بر شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی؛ حاشیه بر تجرید قوشجی؛ حاشیه بر شرح لمعه؛ حاشیه بر محاکمات؛ حاشیه بر معالم الاصول؛ شرح کافیهی ابن حاجب؛ حاشیه بر هیئت فارسی قوشجی؛ رساله در شبهات؛ شبههی استلزام؛ شبههی ایمان و کفر؛ شبههی طفره؛ رسالهی مقدمهی واجب؛ رساله در ردّ شروانی؛ حاشیهی جلالیّه؛ جواهر الاَعراض؛ حاشیه بر ذخیره؛ حاشیه بر حواشی دوانیه؛ مجموعه اشعار و تعلیقات و منشئات و غیره.
تاریخ درگذشت آقا حسین خوانساری
این فقیه نامدار سرانجام در سال 1098 هـ.ق دعوت حق را لبّیک گفت و در جوار قرب الهی آرمید. برخی از مورّخان سال درگذشت او را 1099 هـ.ق ذکر کردهاند که درست نیست. جنازهی او با احترام تشییع گردید و در «تخت فولاد اصفهان» به خاک سپرده شد.
سلاطین صفوی آرامگاهی بر روی مزار او ساختند که هنوز هم پابرجاست. در حمله ی افاغنه به اصفهان، بقعهی این روحانی نامدار شیعی مورد اهانت قرار گرفت و سنگ گران بهای مرقد او را شکستند.
ماده تاریخهایی که در فوت او سروده شده، حاکی از اقبال تام و تمام مردم نسبت به مقام علمی اوست. «تأثیر تبریزی» از سخنوران مطرح سدهی یازدهم هجری، شعری دارد که متضمن ماده تاریخ فوت آقا حسین خوانساری است و بسیار استادانه سروده شده است:
«تأثیر» گفت از پی تاریخ رحلتش
آن دم که بود اختر طالع کفیل اوی
زد چاک جامه، خامهی مشکین لباس و گفت:
«رفت از جهان، کسی که نیامد عدیل اوی»
= 1098 هـ.ق
و محمد امین در شعری عربی، ماده¬تاریخ رحلت آن عالم نامدار را این گونه آورده است:
هادی المستشرقین، آقا حسین
الّذی قد کانَ مُحیی السُنَّةِ
قد طُوی ایام اوراق الحیوة
صارَ فی جنّات عدنِ الرّحمة
حاد فی تاریخِهِ کُلُّ الاَنام
قائلینَ لیسَ هذا فعلتی
وَهمُهم اذهام فِی استخراجِه
قالَ رضوانَ لَه: «اُدخُل جَنّتی»
شاعر نکتهپرداز دیگری، ماده¬تاریخ درگذشت او را در این مصراع رنگین که دارای ایهام زیبایی است یافته:
«امروز هم ملایکه گفتند: یا حسین!»
نمونه اشعار آقا حسین خوانساری
از اشعار برجای مانده از آقا حسین خوانساری، پیداست که از طبع وقّاد و سرشاری برخوردار بوده و در طرح «معما» نیز دستی داشته است. از اوست:
حباب آسا به بحر حسن او تا دیده وا کردم
به انداز نگاهی، هستی خود را فدا کردم
* * *
چیزی نمانده در ره دین شیخ ساده را
جز دامن ردا که کند صاف باده را!
* * *
«رباعیّات»
ای دل! همه دردی، ز کجا میآیی
از کوی کدام دلربا میآیی
ای گَرد! ز کوی کیستی؟ راست بگو
بسیار به چشمم آشنا میآیی!
* * *
تا دست به همت رسایی نزنی
بر منّت خلق، پشت پایی نزنی
چون حلقه مباش در جهان، چشم تهی
تا هر ساعت درِ سرایی نزنی
* * *
تا کی پی هر صورت زشتی باشی
در مذهب آب و گل، کنشتی باشی
دل بر نکنی ز قالبی چند تهی
خاکت بر سر! که کم ز خشتی باشی
* * *
مسواک، چه سود زاهد پاک روان؟
صد ریشه فرو برده طمع در دل و جان
از ذکر ریایی تو هر دم تسبیح
دندان از غصّه میزند بر دندان
***
«معمّا به اسم زهرا»
بپرهیز ای دل از ابنای دوران
سلامت وقف شد بر گوشهگیران
***
«دو معمّا به اسم بشیر»
ای شیخ! تو از شیب چه دیدی آخر؟
چون پشت دوتا شود، چه میآید از آن؟
* * *
از گردش دهر، چون جوانی شد طی
میبار چو شیشه اشک و مینال چو نی
پایان شباب آمد، ای دل دریاب
چون پشت دوتا شود، چه آید از وی؟ 1
رواق اشراق (تذکره شاعران روحانی)، محمدعلی مجاهدی، جلد اول، صص 151-148